-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1403 21:54
از چه میخواهی بنویسم؟ از فونت مورد علاقه ام؟ از تابستانهایی که فراموششان کردهام؟ و یا حتی از ظرف خالی عطری که ای کاش یک هدیه بود؟
-
عشق همان یقین است
شنبه 1 اردیبهشتماه سال 1403 03:06
«یا لطیف» کودکی روزگار خوبی بود عشق را آنقدر حتمی میدانستم که از آن هراس داشتم و حتی همین ده سال پیش هم روزگار خوبی بود اینگونه که در تصورات من، عشق به آسانی یک اتفاق بود که منتظرش بودم، امروز آرامشی مرا میرنجاند، شاید هرگز نتوانم حتی اندک ذوق کوچکی بیافرینم میخواهم در مورد سه مفهوم بنویسم، اشتیاق، دوست داشتن و عشق ....
-
تنهایی مفهومی است ثابت.
سهشنبه 21 فروردینماه سال 1403 01:34
«یا لطیف» نظرت را درباره کمی نفس کشیدن میخواستم بپرسم؟ شاید برای نفسهایی خالی از فکر و خیال هوای بارانی چندان مهربان نباشد از آنجا که میخواهم کمی درباره تنهایی حرف بزنم و بهتر است آسمانی در خیال و آنسوی پنجرهی اتاقمان نباشد. تنهایی مفهومی است ثابت که فقط درک ما از آن تغییر میکند، برای انسانی که از عقلش کاسته نمیشود...
-
تبریک عید
چهارشنبه 1 فروردینماه سال 1403 00:34
سلام عید همتون مبارک امیدوارم که همیشه شادکام و پاینده باشید
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 2 اسفندماه سال 1402 23:19
خبر خوب اینه که دارم حتی با خودم غریبه میشم انزوایی حتی بر علیه خودم
-
1402/11/30
دوشنبه 30 بهمنماه سال 1402 15:04
Metamorphosis
-
موقت
دوشنبه 30 بهمنماه سال 1402 00:39
نیازی به گفتن نیست از آنجا که نیازی به فهمیده شدن نیست از آنجا که انتظاری در کار نیست از آنجا که توهمی درکار نیست .
-
Midnight Blue
جمعه 27 بهمنماه سال 1402 00:24
Addicted to the past, to pains and painkillers, to nocturnal and blue dreams, to crazy fantasies . As if life is against my concept and meaning, life is a deep forgetting about me. You know, I'm not afraid because I don't care about myself anymore Because what happens if I am forgotten from one moment to the next?!....
-
حیوانیت و انسانیت (کمی ناپسند اندکی زشت)
یکشنبه 22 بهمنماه سال 1402 01:32
یا لطیف .... انسان موجودی است که اراده بر کنترل غرایز حیوانی خویش دارد، او با تعاریف و ارزش گذاری هایی در پی تسلط بر حیوانیت خویش است و پیروزی بر غریزه مرز میان ما و حیوانات را آفریده و اختیار مفهوم پیدا میکند. امروز در بستر های مجازی شاهد ولنگاری هایی هستیم با توهم روشن فکری همراه با نقض ارزشهایی اجتماعی یا فردی،...
-
موقت
پنجشنبه 23 آذرماه سال 1402 01:00
تعداد یاداشت های وبلاگم با این متنی که البته موقته میشه هفتاد تا بنظرم زیاده و باید یه سری قوانین وضع کنم برای خودم، مثلا بگم نباید تعداد یادداشت های منتشر شده بیشتر از مثلا هشتاد تا باشه شاید این نوع محدودیت برای افزایش کیفیت محتوای وبلاگ الزامیه نظر شما چیه؟؟
-
خود پیش نویسی بود بر یک گفتوگوی نامحقق
چهارشنبه 22 آذرماه سال 1402 20:49
سخن بسیار به جملات احساسی موثر ما صدمه میزند از آنجا که سخن بسیار همراه است با احتمال اشتباه بسیار، از سویی انسان هر چه صمیمی تر باشد ناآگاهانه میل به سخن گفتن بسیار با فرد مقابل دارد از آنجا که فکر میکند این باعث بیشتر شدن و پایدارتر شدن ارتباط میشود ولی این تنها زمانی درست است که جملات موثر بیشتر شوند و همزمان...
-
اسطوخودوسهای نامهربان
پنجشنبه 16 آذرماه سال 1402 21:59
من باید بمبی رها شده و در حال سقوط بودم، بر روی چمنزاری خیس و تنها ، در آغوش مه ای سرد و گوارا به دور از هر دیدهای و هر شنوندهای که در خاطر هیچکس نمانم حتی اندک لحظه ای. عجیب و حیرت آور این است که تپش های این قلب، نیمه شبها به کسی که وجود ندارد عشق و معنا میبخشد و حیرت آورتر اینکه خود از آن زندگی مییابد و این...
-
#موقت
دوشنبه 29 آبانماه سال 1402 01:10
سلام این روزها بر خلاف انتظاری که داشتم آزادی خیلی کمی دارم و حتی نمیتونم با خیالی آسوده آهنگ گوش بدم یا حتی یک قسمت از سریالهای مورد علاقم رو تماشا کنم، این مشکل کمیت زمان مطمئنا تنها نیست بلکه مسئلهی کیفیت مصرف زمان هم در میانه به نحوی که انگار مجبورم برخی از سلایقم رو حذف کنم . به هر حال بگذریم، قصدم از نوشتن این...
-
#موقت
یکشنبه 21 آبانماه سال 1402 01:15
چرا مردم نمیفهمن که همه چیز قراردادیه؟ چرا فکر میکنن که من برای هر چیزی باید توضیح یا درخواست بدم؟ حتی زمانی که صداقت و دوستی کسی اثبات نشده من خوب برخورد میکنم ولی همه اینها قراردادیه و هیچوقت نمیپذیرم که فردی اینها رو وظیفه یک طرفه من بدونه
-
تواضع تکبر - برداشت اولیه و خام.
یکشنبه 7 آبانماه سال 1402 02:28
«یا لطیف» امام علی علیه السّلام: التَّکَبُرُ علی المتکبِّرِ هُوَ التّواضُعِ بِعَیْنِهِ. تکبر در برابر شخص متکبر عین تواضع است. نهج البلاغه، حکمت 410 واضح است که من میل به فهمیدن بیشتر و عمیق تر این جمله دارم، مثل همیشه برای اینکه نظرات دیگران فکر مرا هدایت نکند ابتدا بصورت خام و بدون هیچ مطالعهای در مورد این مسئله...
-
The Veils of Arrogance
چهارشنبه 26 مهرماه سال 1402 23:39
INOA. I always was kind I was always too kind and this was from my pure and excessive arrogance? All my feelings against me? I'm one of the strange and unique projects of God. Maybe I've always written to be seen. I've wandered alone at night to be seen. I've always been alone to be seen. I've always disappeared and...
-
از کجا شروع شد؟
پنجشنبه 20 مهرماه سال 1402 19:07
یا لطیف ... از کجا شروع شد؟ ای برگ پوسیده که از نسیم نامهربان جدایت کردم تو هرگز نخواستی که از حقیقت بگریزی و رها کردی آنچه را که باید رها میکردی، تو بسیار بیشتر از من میدانی، پس به من بگو چرا دیدگان آدمی همانند آسمانی که ناگهان خود را در مفهوم و معنای شب میابد به خاطر نمیآورد چه شد که مسیر با او غریبه گشت انگار که...
-
در باز می ماند
یکشنبه 2 مهرماه سال 1402 22:42
یا لطیف... متنی بسیار طولانی نوشته بودم ولی همین چند خط هم چندان نیاز نبود تصمیم گرفتهام که چیزهایی که باید از دستشان بدهم را از دست بدهم و دیگر تقلایی برای بودنشان نداشته باشم، در را باز میگذارم هر که میخواهد ، برود. وهمی بی سرزمین هستم،، همان که اگر رفت هم مشکلی نیست، نیازی به دانستنش نیست انگار که احمقی بیش نیست و...
-
ایراداتی که از تفکر بر ما وارد است 2
جمعه 19 اسفندماه سال 1401 00:35
نیازی به توضیح همه چیز نیست و این حقیقت را نیز باید به خاطر سپرد که بسیاری هرگز نمیفهمند، انسان میتواند قبل از مرگ در ابعادی از زندگی به پایان رسیده باشد ، پس دیگر آنرا نخواهد فهمید. بسیاری دیگر عشق را نخواهند فهمید (من نیز خودم را) ، آنها مفهوم را با گناه در آمیخته اند آنها همه چیزشان را به تمسخر گرفتند و من...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 13 اسفندماه سال 1401 01:04
I(1) = 0
-
ایراداتی که از تفکر بر ما وارد است 1
دوشنبه 8 اسفندماه سال 1401 16:53
یا لطیف گاهی مسائلی بر من زیان زمانی و فکری میرسانند که به من مربوط نیستند، گاهی به افرادی فکر میکنم که اصلا برایشان مهم نیستم و از من هرگز نمیخواهند که در فکرشان بوده و یا اصلا برایشان وجود داشته باشم واین از نبود کافی عزت نفس است- عزت نفس یعنی اینکه ارزش خود را بدانیم – ما دارایی ارزشمند خودمان هستیم که باید در...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 19 فروردینماه سال 1401 21:26
... Lars and the real girl... such a good movie
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 25 اسفندماه سال 1400 03:23
Principles it's all about principles
-
شاید ، قطعهای از سرودههای تو
دوشنبه 8 آذرماه سال 1400 19:46
«یا لطیف» تو فقط تصور کن که واقعی باشی ، من چگونه میتوانم فراموشت کنم، فقط نگاه کن که چقدر زیبایی، چگونه میتوانی وجود نداشته باشی، تو زیباتر از آنی که تو را وهم بدانم ، تو زیباتر از آنی که تو را هر شب نخوانم، تمام حقیقت این دنیا را وهم چشمان تو از نگاهم پاک میکند، لبخند تو به مانند شعری است که میتوان نفسش کشید،...
-
برنده و بازندگان
یکشنبه 25 مهرماه سال 1400 22:40
«یا لطیف» «برنده و بازندگان» انسان هرچه آزادتر میشود حقیقت زندانی بودن خویش را بیشتر درک میکند انسانی که در غل و زنجیر است هنوز متوجه میلههای اطرافش نخواهد شد و انسانی که هنوز اسیر میله ها و دیوارهای مادی است هنوز متوجه میلهها و دیوارهای نامرئی نخواهد شد از آنجا که از میان برداشتن تفاوتهای باطنی بسیار مشکلتر از...
-
دختر زندگی
جمعه 23 مهرماه سال 1400 01:44
«یا لطیف» پاییز در لابلای موهایت و دریا نگاه میکند از چشمانت، قدم میزنی در کنار چالههای کوچک بارانی ، نگاه میکنی لبخند میزنی تو زیبایی، کنار تو همیشه پاییز است، آن روز که به خیالت به تنهایی قدم میزدی و رقص کنان برای آن راسَنهای تلخ میخواندی من خوشحالی نگاهت را مینگریستم و آواز دلنشینت تمام روح و صورتم را لمس میکرد...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 7 مهرماه سال 1400 00:45
حتی یک کلمهی کوچک و ساده در این رویای من معجزهای بود که رخ نداد.
-
Incomplete piece , Unknown piece
سهشنبه 23 شهریورماه سال 1400 22:00
یا لطیف .. هر شب تکههای بیشتری از خوابم میمیرند و من هر شب تکههای بیشتری را زنده میمانم، دختر نارنجی پوش از تکه تکه بودن زندگی میخواند و من آن تکه شبهایم را کنار هم میچینم ولی این آینهی تکه تکه او را نشانم نمیدهد ، آنقدر خیره بر این تصویر تاریک از هم پاشیده میمانم تا که آواز غمگینش در میان قدمهایم فراموش...
-
انسان واهی
شنبه 6 شهریورماه سال 1400 23:36
یا لطیف......... وهم، با تنی در حال سقوط در آغوش علفزاری خیس و تاریک، آسمان شب را مینگری ستارهای برای تو از همه زیباتر است ، غافل از آنکه نور آن ستاره پس از مرگش به چشمان تو رسیده، گاهی تا به این حد از انسانها از اندیشهها و از خودمان دوریم، گاهی هر چه به آینه مینگرم چیزی نمییابم گویی که از من و از برخی لحظاتم...
-
امید؟
دوشنبه 25 مردادماه سال 1400 00:05
یا لطیف........ گاهی جملهای کوتاه بر تمام داستانی بلند حاکم میشود و بمانند آن فهم مفهوم کلمهای میتواند بر تمام زندگی و اختیار انسان مستولی یابد. جدیدا زندگی به من فهمانده که نباید انتظاری از وابستگان این جهان فانی داشت و نباید به جهانی که از خود ابدیتی ندارد و قوانین آن بر پایهی فنا هستند دل بست . همه از مرگ...