پویا؟ گمان میکنم که دیگر حرفی برای گفتن ندارم که در اینصورت این باید پایانی بر این وبلاگ باشد، چندین بار چنین تصمیمی داشتهام تعدادی از شما این را میدانید ولی اینبار فکر میکنم که کمی فرق دارد، شبیه تصمیم نیست بیشتر به علم و نتیجه میماند و اصلا نمیتوان گفت که ربطی به این وبلاگ دارد یا ندارد مهم هم نیست بیخیال.
تنها نویسنده این وبلاگ من بودهام و اگر متنی عاشقانه است آن متن در مورد هیچکس نیست و تنها تلاش خیال من بوده، شاید این اعتراف آخرین وظیفه من در این وبلاگ باشد و این تقریبا متن کلی زندگی من است، در مورد هیچکس نیست تمامش خیال است.این وبلاگ را حذف نمیکنم ولی خود آنرا ترک میگویم، چیزی شبیه یک خانه متروکه، روزی یکی اینجا مینوشت؟. قبل رفتن شکل و رنگ آنرا به همان حالت آغازیناش برمیگردانم و این لینک پیام ناشناس که صرفا تا مدتی فعال باقی خواهد ماند که اگر پیامی دارید به آن بفرستید چرا که به اینجا سر نخواهم زد پس پیام و نظری را در اینجا نخواهم دید، شاید اگر بمیرم دوباره به اینجا برگردم، خداحافظ.