راز شب

راز شب

شب‌ها دیگر نمیگذرند
راز شب

راز شب

شب‌ها دیگر نمیگذرند

Obsidian ?

جدیدا از نرم افزار obsidian در نوشتن این داستان نیمه انسانها کمک گرفته‌ام ، اگر زندگی اجازه بدهد شاید هر روز بتوانم خطی بر داستان اضافه کنم ولی خب ظاهرا تنها چیزی که مهم نیست همین داستان بیچاره است ،واقعیت این است که اصلا نمیدانم چه اتفاقی برای این داستان خواهد افتاد دوست دارم که بنویسمش ولی دوست داشتنهای من کی برای دنیا مهم بوده؟ در نهایت هم این من هستم که برچسب خودخواه میگیرم (بله داستان رهایی را از دسترسی فعلا خارج کرده‌ام چرا که میخواهم تغییرات اساسی در فصل صفر آن ایجاد کنم ، همچنین دوست دارم نظرات کسانی که  قسمتهایی از نیمه انسانها را خوانده بودند را بشنوم گرچه اینجا کامنت چندانی متاسفانه دریافت نمیکنم)