سخن بسیار به جملات احساسی موثر ما صدمه میزند از آنجا که سخن بسیار همراه است با احتمال اشتباه بسیار، از سویی انسان هر چه صمیمی تر باشد ناآگاهانه میل به سخن گفتن بسیار با فرد مقابل دارد از آنجا که فکر میکند این باعث بیشتر شدن و پایدارتر شدن ارتباط میشود ولی این تنها زمانی درست است که جملات موثر بیشتر شوند و همزمان یگانگی خود را جمله به جمله حفظ کنند و این آسان نیست. پس به جای سخن بسیار بهتر است روی کیفیت جملات کار شود و البته کمیت هم تا حدی مهم است. یکی از راه های موثر که به فکرم رسیده همین پیش نویسی گفتوگو است، این باعث میشود متن گفتوگوی ما متمرکز و دارای محدوده شود، قابل پیش بینی تر شود و حتی با توجه به بازخورد قادرتر به تغییرات لازم روی گفتوگوهای بعدیمان باشیم. توجه شود که در طرز بیان آن توجه و تمرین شود. بهتر است موضوعاتی خوب بر کل سخنانمان برقرار باشد.
براتون آرزوی موفقیت دارم
پاینده باشید همچنین
این پریشانی سخن بیش از هر کسی خود گویندهی سخن رو اذیت میکنه تا شنونده ی سخن رو. چون گوینده داره جون میکنه فهمیده بشه ولی شنونده نیازی به جون کندن نداره!
متن من چندان درست نیست، راستش اگر فرد مقابل واقعا میشنید شاید همون پریشان گویی هم کافی بود و آدمی که نمیشنوه حتی بهترین جملات رو هم درک نمیکنه، من چندان در این زمینه انسان آگاهی نیستم و بیشتر تلاشم اینه که به خودم توضیح بدم