راز شب

راز شب

شب‌ها دیگر نمیگذرند
راز شب

راز شب

شب‌ها دیگر نمیگذرند

اکسید عشق

یا لطیف...

 

 قبلا متنی درباره عشق یک طرفه نوشته بودم که در آن تلاش کرده بودم تعریفی ساده از عشق را نیز بیان کنم و این متن را برای بیان بهتر قسمتهایی از آن نوشتم:

(لینک متن " جهت عشق" )

 (و آهنگی برای شما)


عشق یک طرفه وجود ندارد.

چرا؟

ابتدا بهتر است تعریفی سطحی و ساده از عشق را به کار گیریم

دوست داشتن یعنی همان حس نیاز و عشق یعنی احساس نیاز شدید که البته این تعریف کامل نیست ولی ما در اینجا صرفا به همین قسمت از آن نیاز داریم و بعدا در صورت توان سعی خواهم کرد تعریف کامل تری را در نوشته‌ای مستقل بیان کنم.

اینبار  قصد دارم جواب سوالمان  را با مثالی توضیح دهم که صورتی ساده‌تر داشته باشد

اگر شما خود را بشناسید احساساتتان را از همدیگر بهتر تشخیص میدهید و و نیازهایتان را نیز همچنین، بدون داشتن سطح مناسب و  کافی از خودشناسی شما در تشخیص احساسات و نیازها به احتمال زیاد دچار خطا یا کسور خواهد شد.

و حال شروع مثال:

بیاید فرآیند عشق را فقط تشبیه کنیم به یک فرایند شیمیایی ساده ، فرض کنید که شما نیازهایتان را میشناسید و آن نیاز را اکسید آهن برطرف میکند (چیزی که نیاز دارید تا بیشتر خودتان باشید و یا هر عاملی که باعث کامل‌تر شدن شخصیت شما متناسب با شخصیت شناسیی که خودتان به آن دست یافته‌اید میشود). با فرض آگاه بودن و دید درستتان نسبت به احساساتتان این را میدانید که احساس شما اینجا عنصر آهن است (که این احساس وابسته به ارزشهای تقویت یافته درون شماست). شما عنصر آهن را نسبت به یک فرد دارید و حال نوبت اوست که عنصر یا همان احساس متقابلش را وارد این فرآیند کند که در نتیجه‌ی آن یک ترکیب جدید ایجاد شود و واضح است که این ترکیب محصولی مشترک است و انحصاری نیست.

حال اگر آن فرد به جای اکسیژن، نیترات وارد فرآیند کند چه اتفاقی رخ میدهد؟ بجای اکسید آهن، نیترات آهن ساخته میشود  که میدانیم خواص متفاوتی دارد در حالی که شما براساس خواصی که متناسب با شناخت خودتان و در ادامه شناخت نیازهایتان میخواستید خواص اکسید آهن بود. آیا میتوانیم بگوییم که نیترات آهن خواص یکسانی با اکسید آهن دارد؟ مطمئنا حتی در صورت داشتن خواصی مشترک در مواردی استثنایی شدت اثرشان متفاوت خواهد بود و انسان موجودی در آن حد تک بعدی نیست که این استثنائات برای چسبیدن به او کافی باشند، البته منظور من همگان نیستند.

 

نباید فراموش کنیم که  امکان ندارد فرد مقابل در نتیجه فرآیند تاثیری نداشته باشد مگر اینکه وجود نداشته باشد و یا اینکه کل نیاز شما همان احساسی باشد که خودتان دارید در آن صورت با موجودی خیالی نیز میتوان این احساس را ساخت.

عشق یک نتیجه و دستاورد است نه صرفا احساسی یک طرفه و خام ، عشق باید با خواصی شناخته شود که این خواص توسط خودشناسی ما تعریف شده و باعث بهبود و پیشرفت ما متناسب با شخصیتمان میشود، پس عشق باید برای هر فردی متناسب با خودش سازنده باشد

همانطور که در ابتدا گفتم فهم اصلی من از عشق در اینجا به صورت کامل بیان نشد، در این تعریف سطحی عشق یک طرفه را قبول ندارم و در بهترین شرایط صرفا آنرا توهمی حاصل از نبود شناخت کافی  از فرد مورد نظر میدانم و بهتر است همه‌ی ما جدول مندلیوف را حفظ باشیم.( در صورت بیان کردن کاملتر تعریف عشق دوباره این مسئله عشق یک طرفه را بررسی خواهم کرد)



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد