راز شب

راز شب

شب‌ها دیگر نمیگذرند
راز شب

راز شب

شب‌ها دیگر نمیگذرند

ایراداتی که از تفکر بر ما وارد است 2

نیازی به توضیح همه چیز نیست و این حقیقت را نیز باید به خاطر سپرد که بسیاری هرگز نمی‌فهمند، انسان میتواند قبل از مرگ در ابعادی از زندگی به پایان رسیده باشد ، پس دیگر آنرا نخواهد فهمید. بسیاری دیگر عشق را نخواهند فهمید (من نیز خودم را) ، آنها مفهوم را با گناه در آمیخته اند آنها همه چیزشان را به تمسخر گرفتند و من نمی‌دانم که آیا آنها همه اند؟ .

 انسان باید مفهومی داشته باشد تا مفهومی را بفهمد و اینگونه عشق قراردادی است، آنها گناهکار و قاتل اند و مضحک است اگر با وجودشان بهشتی ساخته شود، گاهی بهشت را آنگونه تفسیر میکنند که گویی بهشت جایی برای فرار از مفهوم است ولی اما این چگونه ممکن است، در وجود آنها حتی جهنم نیز مضحک است درک عذاب مفهوم می‌طلبد و قرار دادیست و من نمیدانم که آنها چگونه در دوری از مفهوم لذت‌گرا شده‌اند، راستش را بخواهی جهان بسیار ناامید کننده تر از آنست که بتوان به راحتی نوشته‌ای را ادامه داد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد